اطلاعیه

اطلاعیه

به دلیل یک مشکل شخصی برای مدتی قرار هست تا از نویسندگی چه در باب سینما و چه در باب بازی فاصله بگیرم ولی این اصلا به این معنا نیست که از شر من راحت باشید!

ایشالا پس از رفع مسئله پیش آمده، با نقد و ضدنقدهای تندتر در خدمت شما هستم

لیست نمرات و ارزش گذاری سریالهای دیده شده (تا سال 1395)

در این نوشته، کلیه سریالهای دیده شده توسط اینجانب مورد نمره دهی و ارزش گذاری قرار خواهند گرفت. توجه داشته باشه باشید که نمرات داده شده صرفا حسنِ ختامی  از دید نگارنده برای ارزش گذاری یک سریال محسوب خواهد شد و نقد و بررسی یک سریال، ممکن است جدی تر و طولانی تر باشد. چنانچه نام سریالی در لیست ذیل موجود نبود تنها به این دلیل بوده است که سریال را تماشا نکرده ام.
ادامه مطلب ...

نقد خام فیلم Hacksaw Ridge (ستیغ اره‌ای)

نقد خام فیلم Hacksaw Ridge
ماجرای جک و طنابِ سحرآمیز
اخیرا فیلم‌های زیادی در قالب یک روایت دراماتیک برای خلق قهرمانان ملی آمریکایی ساخته شده است و وجه اشتراک آنها این است که اغلب شکست خورده‌اند. «سالی» (Sully)، «پل جاسوسان» (Bridge of the Spies) و بسیاری دیگر نمونه‌هایی از این جنس فیلمها هستند که در پیِ خلق قهرمانان ملی، قهرمانی مصنوعی و قلابی را تحویل داده‌اند. فیلم ستیغ اره‌ای نیز تماما بر همین اساس ساخته شده است و اگر بخواهد واقعا فیلمی باشد که توانایی خلقی واقعی و دراماتیزه از یک قهرمان واقعی را داشته باشد، کار به شدت برایش سخت‌تر می‌شود.
ادامه مطلب ...

نقد خام فیلم Manchester by the sea

در این مطلب نقد خامی بر فیلم منچستر کنار دریا (Manchester by the sea) مطالعه خواهید کرد. این یادداشت فاقد قواعد نگارشی و ادبی است و از این بابت، نقد و یادداشتی خام است.

منچستر کنار دریا یا هر کوفت دیگری که می‌توانست اسم این فیلم باشد


تصور اینکه اکنون در حال نوشتن یادداشتی هرچند کوتاه برای این فیلم (اگر واقعا واژه‌ی فیلم به این اثر بچسبد) هستم خود دردناک است. در مدت اخیر شاید اغلب فیلمها را خوب یا بد توصیف کرده‌ باشم ولی یک چیز کاملا بدیهی است و آن اینکه اگر گفته باشم فیلمی «خوب نیست» یا «بد است»، حتما آن را تا انتها تماشا کرده‌ام. در واقع یک چیز میان اغلب فیلمهای اخیر برایم مشترک بود و آن اینکه فیلمها هرچه بودند، قابل تحمل و قابل تماشا کردن تا انتها بودند. منچستر کنار دریا قبل‌تر از این حرفاست و حتی بدتر از این چیزهایی که دیده‌ام یا تحمل کرده‌ام. این «نا فیلم» به حدی غیرسینما و غیرفیلم است که استاندارد یک غیرِ«همه چیز» را می‌تواند جابه‌جا کند. 

ادامه مطلب ...

تفاوت نقد، بررسی و بازخوانی (Critic, Review and Recap)

در آخرین ضدنقد منتشر شده تحت عنوان «سینمازدگی، آفت بازی ها» در سایت دنیای بازی، سوال و سپس بحثی پیرامون ذات انواع نوشته در باب بازی های ویدئویی پیش آمد و شخصا برای پاسخ به سوال یکی از کاربران که فرق میان انواع نوشته ها چیست، مجبور به توضیحی مختصر در این باره شدم. این موضوع بهانه ای شد تا توضیح داده شده را در این مطلب مجددا بازنشر کنم. در این مطلب تفاوت نقد، بررسی و بازخوانی (Critic, Review and Recap) به شکلی اجمالی گفته خواهد شد. در ادامه نیز، ذات و علت ضدنقد بیان خواهد شد. (متن زیر فاقد قواعد نگارشی و ادبی است)

 دامنه ی انواع نوشته هایی که در سایتهای فارسی زبان رایج هست:
1. نقد (Critic)
2. بررسی (Review)
3. بازبینی یا بازخوانی (Recap)

1. نقدِ یک اثر به بیان خلاصه یعنی تحلیل جز به جز و مو به موی یک اثر تا حد امکان. در نقد از کلی گویی پرهیز و جزیی گویی بیشتر مدنظر هست. در نقد یک بازی هم از نکات مثبت و هم از نکات منفی گفته میشه، ولی وجه اشتراک هردوی این موارد این هست که باید استوار بر دلیل و تحلیل باشند، در غیر این صورت شعار باقی میمونند. برای مثال گفتن اینکه گرافیک یک بازی خوب یا بده، کافی نیست بلکه باید دلیل و استدلالی آگاهانه نیز گفته بشه. نقد یک اثر برای کسی هست که اثر رو یک بار تجربه کرده (بازی کرده) و حالا با خوندن نقد قرار هست اجزای اون بازی رو مورد بررسی و تحلیل قرار بده.

2. بررسی یا ریویویِ یک اثر به معنای توضیح و تشریح کلی یک اثر (بازی) هست. اگر تحلیلی هم صورت میگیره بسیار کلی و تشریحی هست تا جزیی و تحلیلی. عموما ریویو برای مخاطبی هست که هنوز اثر رو تجربه نکرده و با مطالعه ی متنِ ریویو، تصمیم میگیره که سراغ اثر بره یا نره. اگر دقت کرده باشید در بسیاری از ریویوهای خارجی و جدیدا در ریویوهای فارسی، چیزی تحت عنوان پاراگراف توصیه وجود داره، به این معنا که نویسنده با یک تشریح کلی از بازی، مخاطب رو به انجام یا عدم انجام اون بازی توصیه میکنه. برای مثال اگر من ریویویی از بازی جدید اویل مینویسم، در انتها مخاطب رو با توجه به شناخت خوش و بازی، به انجام دادن یا ندادن بازی توصیه میکنم.چیزی که در حال حاضر در سایتهای فارسی زبان مرسوم هست، به نظر من ترکیبی از نقد و ریویو هست ولی بیشتر مایل به ریویو. در واقع شاهدِ نقدهای جدیِ بسیار کمی هستیم. متاسفانه در بسیاری از موارد دوستان بین نقد و ریویو فرق قائل نمیشن که این بسیار غلط هست.

3. مورد آخر نیز در حقیقت Recap نقاط مهم و کلیدیِ یک اثر از ابتدا تا انتها مورد بازبینی قرار گرفته میشه. عموما در محافل غیرفارسی کاربران پس از مطالعه ی Recap شروع به تئوری پردازی میکنند. برای مثال در یکی از سایتهای همسایه شاهد این بودیم که پس از پخش هر اپیزود از یک سریال، نقدی بر اون اپیزود نوشته میشد. اون در واقع نقد نیست و نخواهد بود، بلکه یک Recap بسیار ساده و ابتدایی بود.

هدف از گفتن این موارد صرفا برای این بود که در نظر داشته باشید، این ایتمها بسیار با هم فرق میکنند و متاسفانه چون به غلط جای یکدگیر استفاده میشن، کارکردِ درستی ندارند. وقتی نقدی جدی نوشته میشه، کاربران انتظار Review دارند، وقتی Review نوشته میشه، کاربران انتظار Recap دارند. تقصیر این نا به جایی در حقیقت به گردن دوستانِ همکار هست که فرق میان این موارد رو به خوبی جا نیانداختند و تلاشی هم برای اینکار نیمکنند.

و اما مورد آخر که در درباره «ضدنقد» هست. در بسیاری از موارد یک بازی به عللی مورد توجه، تشویق و تمجید بخش زیادی از مخاطبان قرار میگیرده. در چنین شرایطی چنانچه شخص یا جمعی به هر دلیلی انتقادی به اون بازی وارد کنه، شدیدا از سوی مخالفان مورد نوازش قرار میگیره و چه بسا این صدای مخالف پیش از انتشار، خفه میشه. در چنین شرایطی هر نقد یا بررسی که از اون بازی نوشته میشه در حقیقت برای ستایش و تمجدید اون بازی هست. بنابراین «نقد» کم کم رنگ باخته و جایی برای انتقاد وجود نخواهد داشت.
در این صورت ضدنقد این موقعیت رو به وجود میاره تا با پر رنگ تر کردن ایرادهای دیده نشده یا کمتر دیده شده ی یک بازی، صدای مخالف هم شنیده بشه. ضدنقد در حقیقت برای شکستن بت و جوِ متعصبانه ی یک بازی هست. اگر دقت کرده باشید در بسیاری از ضدنقدهایی که نوشتم، افرادِ موافق نیز وجود داشتند ولی امکان بیان نظرشون رو به دلیل وجود همین جو نداشتند. در این شرایط ضدنقد سکوی مناسبی برای بیان نظر جبهه ی مخالف نیز هست. در این شرایط، نقد دیگه جدی نیست و مطلبی ضدِ این نوع نقد، در قالب ضدنقد نوشته میشه. پس نقد و ضدنقد هم در ذات و هم در رویکرد نوشته با هم بسیار متفاوت هستند.