نقد خام فیلم لالا لند (La La Land 2016)
مهمونی خاله اقدس
دامنهی تجربیات من از فیلمهای موزیکال کاملا برمیگردد به فیلمهای کلاسیکی که مینی پلاتی موزیکال داشتهاند یا آثار مدرنی که جنبههای موزیکال آن در بستری کاملا نوجوانانه و به قول خودمان تینیجری (همچون Step Up یا Perfect Pitch) بروز پیدا کردند. لالا لند اولین فیلم بلندی بود که برای تماشای آن لحظه شماری میکردم و چه بسا منی که با آثار ایچنینی هیچ رابطهای ندارم، درو کردن جوایزِ ریز و درشت مزید بر علت شد و ظهور این سوالِ چالشبرانگیز در ذهن که این چه فیلمی است که این همه نقد و بازخورد مثبت دریافت کرده و چرا هرجا مراسم یا فستیوالی باشد، لالا لند نه آنکه ناخنکی بزند بلکه چهارچنگولی برای درویِ هر نوع جایزهای در هر رشتهای تلاش میکند. واقعیت اما این است که پس از اتمام تماشای لالا لند مدام به این فکر میکردم که این فیلم اگر بد نباشد، چندان هم خوب نیست تا لایق این همه تعریف و تمجید باشد. لالا لند درست مانند یک مهمانی در خانهی خاله اقدس است، همه چیز به کفایت راضی کننده و جذاب است ولی ماندگار و باشکوه؟ هرگز.
نقد خام فیلم حصارها (Fences)
سینما به روایت رادیو
در این مطلب نقد خامی بر فیلم منچستر کنار دریا (Manchester by the sea) مطالعه خواهید کرد. این یادداشت فاقد قواعد نگارشی و ادبی است و از این بابت، نقد و یادداشتی خام است.
منچستر کنار دریا یا هر کوفت دیگری که میتوانست اسم این فیلم باشد
تصور اینکه اکنون در حال نوشتن یادداشتی هرچند کوتاه برای این فیلم (اگر واقعا واژهی فیلم به این اثر بچسبد) هستم خود دردناک است. در مدت اخیر شاید اغلب فیلمها را خوب یا بد توصیف کرده باشم ولی یک چیز کاملا بدیهی است و آن اینکه اگر گفته باشم فیلمی «خوب نیست» یا «بد است»، حتما آن را تا انتها تماشا کردهام. در واقع یک چیز میان اغلب فیلمهای اخیر برایم مشترک بود و آن اینکه فیلمها هرچه بودند، قابل تحمل و قابل تماشا کردن تا انتها بودند. منچستر کنار دریا قبلتر از این حرفاست و حتی بدتر از این چیزهایی که دیدهام یا تحمل کردهام. این «نا فیلم» به حدی غیرسینما و غیرفیلم است که استاندارد یک غیرِ«همه چیز» را میتواند جابهجا کند.
ادامه مطلب ...